حرفهای نگفته...

احساس.شور.شعر

حرفهای نگفته...

احساس.شور.شعر

شعر سپید

و باز ....تنهایی..

سخت می بلعید هر چه اشک بود در پیاله ی چشم....

و باز سکوت گرفت صدای مرا...

و باز سپیده... می خشکاند ریشه ی شادی شباهنگام مرا....

چه سخت می شود تفسیر بغض را گفت...

چه سخت می شود صدای اشک را دید...

چه سخت می شود سخت شد....

و چه سخت می شود

تصویرش را با هق هق کهنه کشید...

....اما....

چه آسان می گویی :به وقتش جواب میدهم!!!

چه آسان می بینی ضجه ی بی صدایش را...!!!

چه آسان آسان می شوی..!!!

وچه آسان با کلمات سخت ..می کشٍی اشک را روی دلم

و تو..

تنهایی مرا می خواهی...

سکوتم را...و شکستن شکوه اشک...

صبرم تمام شد...زبانم مو در آورد...قلبم سنگ شد..

و تو...

نفهمیدی...

.....

....

باشد

تنها می شوم... زبان را به زنجیر سکوت بند...

و گوشم را می بندم...

ولی بدان که این بار چندتکه...بیشتر از قبل..!!

از قلبم جدا کردی...

باشد ....

بگیر گوشت را

تا تنهاییم را نشنوی....

بگیر.....

 

 

دوستان این اولین اثر سپید منه امیدوارم خوشتون بیاد

دیدار آخر

شاید برای آخرین بار است دیدن
انگار حرفی آبرو دار  است دیدن
شاید که من همراه تو ..... یک طنز باشد!
نه!داستانی از غم یار  است دیدن
این روز ها سر ریز از دردند گاهی
گاهی لبالب ماتم و زار  است دیدن
در ذهن می پیچد تمسخرهات هر دم
انگار عکسی شعله آوار  است دیدن
آری مرا از چشمهایت دورتر کن
تصویری از یک شیشه تار است دیدن
هی سعی کردم تا نفهمی درد دارم
سنگینی صد کوله صد بار است دیدن
من حرف هایم  از نفس زودی می افتند
این بار نه هر بار تکرار  است دیدن

 

محرم


آنچه تاکنون آموخته ایم

1ـ برداشت عاطفی

ـ یکی از جنبه های حادثه کربلا بعد عاطفی است می دانیم که کربلا به دلیل وضعیت خاص خود در به شهادت رسیدن بیش از شانزده تن از خاندان رسالت و نیز کیفیت خونبار آن زخمی عمیق و پردامنه بر قلب جامعه شیعه ایجاد کرد. حادثه از هر جهت جدی و قابل ملاحظه بود. اثر عاطفی آن بلافاصله در شیعه پدیدار شد توابین نخستین گروهی بودند که تحت تاثیر این قضیه قرار گرفتند و از آنجا که خود را مقصر می دیدند بدون آن که اندیشه سیاسی روشنی داشته باشند خود را در معرض شهادت قرار دادند. می دانیم که آنان قبل از رفتن به سوی شام از کوفه بر سر مزار امام حسین (ع) آمدند و طی چند روز به گریه و زاری پرداختند .....

با نگاهی به آنچه در احادیث امامان (ع) درباره اقامه عزا و زیارت مرقد امام حسین (ع) وارد شده می توان دریافت که به سرعت بعد عاطفی کربلا جای خود را در جامعه شیعه بازکرد. و حتی گروههایی از سنیان را نیز به خود جذب کرد و به مرور عزاداری سالانه آغاز شد. ادبیات شیعی نیز تحت تاثیر این قضیه و سایر رخدادهای خونینی که برای شیعیان پیش آمد ... ادبیاتی مبتنی بر «مرثیه» شد. حجم عظیم کتابهای نوشته شده در این رابطه با عنوان مقاتل از ابتدا با کتاب «مقتل الحسین» نوشته لوط بن یحیی ازدی (متوفای 157 قمری) تا کتاب «نفس المهوم فی مصیبته سیدنا الحسین المظلوم» نوشته مرحوم حاج شیخ عباس قمی محدث بزرگ معاصر نشان از صحت این مدعا است.  (1)

 از آن پس نام  امام حسین (ع) با گریه بود و عاشورا مهمترین حادیه غمگینانه در تاریخ بشمار می آمد گریه برای امام ثوابی بی اندازه و رفتن به زیارت مرقد امام حسین (ع) پاداشی فزون از حد داشت این بعد عاطفی کم کم توسعه یافت و ایام وَفَیات سایر امامان نیز به عنوان ایام عزا مطرح شد.  (2)

علت شکل گیری نگاه عاطفی به دین (واقعه عاشورا)

ـ گسترش تبلیغات ضد دینی از زمان حکومت بنی امیه و تخریب پیشوایان دینی در اذهان مردم (تخریب شخصیت امیرمومنان (ع) توسط معاویه و نیز معرفی امام حسین (ع) به عنوان یک فرد مهاجم و طاغی در زمان یزید)

ـ جعل اخبار و روایات از زبان پیامبر (ص) مبنی بر قرار دادن عید در روز عاشورا.

ـ تاکید پیشوایان دینی در اقامه مجالس عزاداری و دعا و زیارت بخاطر عدم وجود راه دیگری برای ترویج و احیاء دین.

 

نتایج این رویکرد

1-  بستر سازی اجتماعی با تظاهرات بیرونی از طریق مجالس عزاداری برای استحکام مبانی عقیدتی و مذهبی

2-  ایجاد وحدت بیرونی اجتماعی

3-  بسط مفهوم تبری در جامعة دینی بخاطر نشر مفهوم لعن ظالمین در نهضت عاشورا

4-  نقش محوری امام حسین (ع) باعث هویت بخشیدن به مفهوم زندگی مومنان شد.

5-  تاکید بر آداب دینی در ایام محرم از طریق دعوت به توبه، دعا، زیارت، امر به معروف و نهی از منکر، تلاوت قرآن، انفاق و....

6-  شکل گیری روح انقلابی و قیام بر علیه ظالمان زمان

7-  پرورش هزاران شاعر،‌ادیب، مورخ و محدث

8-  ایجاد بنگاههای خیریه و اطعام به فقیران و کمک به بلاد اسلامی

9-  تشکیل و گسترش مجالس تعزیه و شبیه خوانی و هنر مذهبی

       ......

 

 1- (مجموعه مقالات/ ص 203)

2- (مجموعه مقالات/ ص84)

3-(مجموعه مقالات/ مقتل نگاری در تاریخ/ محمود یزدی مطلق/ ص 103/ ج 3)


2
- برداشت عرفانی

ـ عشق درونی بشر به کمال مطلق و مایه های عمیق عرفانی در قرآن و سنت معصومین موجب گردید تا در دنیای اسلام به قلمرو معرفت خدا و اسماء و صفات او و راههای وصول به حضرت حق که حقیقت علم و عرفان است توجه خاصی مبذول شود. از همین روی به تدریج این گرایشها از قلمرو فردی خارج شده و ماهیت فرقه ای و مسلکی به خود گرفت و در حوزه تمدن و تاریخ فرهنگ اسلامی نهاد علم عرفان و دانش تصوف (در کنار سایر نهادهایی چون فقه، کلام و فلسفه) به وجود آمد...

از مطالعه سلسله عرفا بدست می آید که از قرن دوم تا پایان قرن نهم چهار فرقه مهم وجود داشته است: ملامتیه، قادریه، نقشنبدیه و مولویه که هر یک ویژگیهای خاصی دارند. استاد مطهری فرقة‌ پنجمی بر فرقه های یاد شده می افزاید که از سلسله های مشهور نیستند آنان بی نام و نشان هستند که به وحدت عرفان، برهان و قرآن (ملاصدرا و پیروانش) و اصالت وحی و سنت معصومین (ع) تاکید می ورزند (مرحوم آخوند ملا حسینقلی درگزینی و شاگردان آن بزرگ چون میرزا جواد ملکی تبریزی....)   (1)

 ـ یکی از بهترین برداشت های عرفانی که می تواند زبان حال گویای همة برداشت های عرفانی از واقعه عاشورا باشد،‌شعری است از مولوی که در دفتر ششم مثنوی آمده است. در این شعر به خوبی مشخص است که عارفان پس از طی مراحل دینداری و رسیدن به عالی ترین مرحله آن باید خود را برای فناء فی الله آماده کنند. و چنین روزی بر ایشان روز عید و شادی است چرا که توانسته اند روح خود را از عالم طبیعت خارج کنند و به مقام لقاء الهی نایل آیند. کسانی که به چنین شناختی از واقعه عاشورا نرسند از منظر عارفان یکی از عالی ترین آموزه های دینی را دریافت نکرده اند و پیام این واقعه را نشنیده اند.......

       

 روز عاشورا همه اهل حلب                         باب انطاکیه اندر تا به شب

گرد آید مرد و زن جمعی عظیم                     ماتم آن خاندان دارد مقیم

ناله و نوحه کنند اندر بکاء                          شیعه عاشورا، برای کربلا

بشمرند آن ظلمها و امتحان                         کز یزید و شمر دید آن خاندان

نعره هاشان می رود در ویل و وشت            پر همی گردد همه صحرا و دشت

یک غریبی شاعری از ره رسید                    روز عاشورا و آن افغان شنید

شهر را بگذاشت و آن سو رای کرد             قصه جست و جوی آن هیهات کرد

این رئیس زفت باشد که بمرد؟                 این چنین مجمع نباشد کار خرد

نام او القاب او شرحم دهید                       که غریبم من شما اهل ده اید

چیست نام و پیشه و اوصاف او؟              تا بگویم مرثیه زالطاف او

مرثیه سازم، که مرد شاعرم                     تا از اینجا برگ و لا لنگی برم

آن یکی گفتش که: هی دیوانه ای؟            تو نه ای شیعه، عدّو خانه ای

روز عاشورا، نمی دانی که هست              ماتم جانی که از قرنی به است؟

پیش مومن کی بود این غصه خوار؟          قدر عشق گوش عشق گوشوار؟

پیش مومن ماتم آن پاک روح                 شهره تر باشد زصد طوفان نوح

 گفت: آری لیک کو دور یزید؟            کی بده ست این غم؟ چه دیر اینجا رسید؟

چشم کوران آن خسارت را بدید             گوش کرّ ان آن حکایت را شنید

خفته بود ستید تااکنون شما؟               که کنون جامه دریدیت از عزا

پس عزا بر خود کنید ای خفتگان!       زآن که بد مرگی است این خواب گران

روح سلطانی ز زندانی بجست            جامه چه درانیم؟‌و چون خاییم دست؟

چون که ایشان خسرو دین بوده اند           وقت شادی شد چو بشکستند بند

سوی شادروان دولت تاختند                   کنده و زنجیر را انداختند

روز ملک است و گش شاهنشهی            گر تو یک ذره از ایشان آگهی

ورنه ای آگه، برو بر خود گری            زآن که در انکار نقل و محشری

بر دل و دین خرا بت نوحه کن              که نمی بینید جز این خاک کهن

ورهمی بیند چرا نبود دلیر                 پشت دار و جان سپار و چشم سیر؟

در رخت کو از می دین فرخی؟           گر بدیدی بحر، کوکف سخی؟

آن کو جو دید آب را نکند دریغ           خاصه آن کو دید آن دریا و میغ (2)

 

علت شکل گیری نگاه معنوی و عارفانه به دین (واقعه عاشورا)

1-  تفکیک حکومت و ولایت در دو دهه نخست پس از رحلت پیامبر اسلام (ص)

2-  قرارگیری مفهوم امامت درحوزه کلام اسلامی و خارج شدن آن از حوزه عملی مومنان (فقه)

3-  غیر سیاسی کردن مفهوم امامت توسط شیعیان غالی

4-  قرارگیری امامان شیعه به عنوان اقطاب و اولیاء در اندیشه صوفیان شیعی (از قرن ششم به بعد)

5-  غلبه کلام اشعری دراندیشه عارفان مسلمان

6-  مفهوم «فلسفه شهادت» و آگاهی پیشین امام از حوادث آینده

.......

نتایج رویکرد عارفانه به دین (واقعه عاشورا)

1-  بی توجهی به کرامت ذاتی انسان (عناصری چون ملامتیگری و پشمنیه پوشی . ....)

2-  کم رنگ کردن تکالیف و توجه بیشتر به درون

3-  فقدان روح حماسی و اجتماعی در عرفان مصطلح اسلامی

4-  تبدیل فرهنگ حقیقی به فرهنگ مجازی

5-  تلاش برای آزادی درونی و عدم توجه به آزادی بیرونی

6-  تخفیف عقل و تلاشهای آن و رواج روح تسلیم بواسطه غلبه کلام اشعری دراندیشه عارفان مسلمان

7-  خالص نبودن دریافت های عارفانه بواسطه تاثیر ادیان و مکاتب دیگر در آموزه های عرفان اسلامی

......

1-(مجموعه مقالات/ ص 57)

2-(مثنوی معنوی دفتر ششم/ ابیات 782 الی 810)

 

 

 


3- برداشت سیاسی

ـ .... اوج گرفتن احساسات مذهبی از شهریور 1320 به بعد و بدنبال آن نفوذ افکار سیاسی و اجتماعی غرب و شرق علمای شیعه را به مبارزه طلبید پس از مشارکت علما در مشروطه و شرکت در تبیین و روشن کردن جنبه های سیاسی اسلام در رساله هایی که در آن زمان تالیف شد باعث گردید در دهه چهل بار دیگر داعیه رهبری اسلام که رهبری دینی راترویج می کرد فزونی یابد. ضمیمه شدن این مبارزات فکری با مبارزات سیاسی، راه بهره گیری از نهضت  امام حسین (ع) را باز کرد.

ـ ضرورت این بحث از چند جهت روشن بود سخن بر سر وجود نظام ظالمانه ای که باید سرنگون می شد سخن بر شهادت بود که در اعدامهای رژیم ستمشاهی پهلوی تبلور داشت. سخن بر سر بیرون آمد شیعه از  رکود بود. این رکود تا اندازه ای در افراط از برداشتهای معنوی از کربلا بود. در فضایی که امام خمینی (ره) کتاب ولایت فقیه را نگاشت و ولایت فقیه را به عنوان یک نظریه جامع حکومتی تبیین می کرد در ایران نوشته هایی منتشر می شد همچون «راه حسین»، «الفبای قیام  امام حسین (ع)»، «شهید جاوید»، «تحریفات عاشورا» و «شهادت» این کتابها بر پایه نگرشهای مختلفی تالیف شده و گاه میان نویسندگان آنها تعارضاتی وجود داشت اما همه به این نتیجه رسیده بودند که باید از نهضت عاشورا برداشت سیاسی جدی تری کرد. از میان این کتابها بیشترین جدال را کتاب «شهید جاوید» برانگیخت....   (1)

 

چگونگی شکل گیری نگاه عقلانی و تحلیلی به دین (واقعه عاشورا)

ـ جریان نوگرایی فکری در میان متفکران و نویسندگان شیعه و اهل سنت، سابقه چندان زیادی ندارد و آغاز آن اصولاً به زمان سید جمال (1254 – 1314 ه ) مصلح نوگرای اسلامی بر می گردد. این جریان در بادی امر، مسائلی از قبیل لزوم تجدید نظر و بازنگری در فکر دینی و توجیه تجربی قرآن و مفاهیم دینی را در بر می گرفت ولی رفته رفته، دامنة آن گسترش یافته و ابعاد مغفول اسلام ـ مانند اندیشه های سیاسی و اجتماعی آن را نیز شامل گردید.

ـ با طرح اسلام، به صورت یک ایدئولوژی اجتماعی و سیاسی در میان متفکران شیعه و سنی گرایش شدیدی در بین آنان برای مطالعه سرگذشت سیاسی ـ اجتماعی اسلام پیدا شد، این سرگذشت به راحتی می توانست آنها را با مبانی تفکر سیاسی اسلام آشنا ساخته و آنان را برای بسیج عمومی مردم علیه نظامهای فاسد یاری دهد... «جهاد» و «شهادت» هر دو از ابزارهای لازم و شکنده برای یک رویارویی کامل با استبداد داخلی و استعمار خارجی بودند که این مصلحان نوگرا، آن دو را فقط می توانستند از فرهنگ عاشورا، وارد مسلمانان امروزی نمایند....

نوگرایان شیعه با درک عمیق و درست موقعیت سیاسی شیعه و نیز توانمندی آشکار فرهنگ عاشورا برای پاسخگویی به نیارهای جامعة شیعی و حتی غیر شیعی امروز، برای نخستین بار بحث خود را پیرامون نهضت عاشورا براساس تحلیل انتقادی متون تاریخی، به منظور کشف عدم تجانس و بی دقتیهای آن منابع قرار دادند و از جهتی کوشیدند به استخراج آموزه های سیاسی و اجتماعی عاشورا و تبیین درست و منطقی اهداف اصلاح طلبانه امام حسین (ع) به زبان نسل جدید بپردازند.

ویژگیهای آثار نوگرایان به دین (واقعه عاشورا)

1-  تاکید بر تحلیل عاشورا بجای تجلیل از آن.

2-  آشکار شدن جنبه ای سیاسی، اجتماعی نهضت.

3-  توجه به کلیات وقایع و نه جزئیات آن.

4-  تمایل به توجیه عقلانی و منطقی مسائل مربوط به عاشورا.

5-  مبارزه با خرافت و تحریف زدایی از واقعه.

6-  گسترش نگاه جامعه شناسانه.

7-  تمایل به تفسیر طبیعی و علمی حوادث عاشورا.

........

                   
1-
(مجموعه مقالات/ ص 97)
2-(محمد حکیم پور/ مجموعه مقالات/ ج 3/ ص 135)

 
 

 

 

 

 

 

بر گرفته از سایت   http://irib.ir/

بغض

آه از سینه زخمی
    که شباهنگام  می میرد
 به یک قطره نگاهت 
 برگرد
می توانی تو به من
               بال زدن آموزی
                     پر  پرواز مرا یکبار                             به چشمان لبا لب مهرت بدوز
 من اهل پروازم

حنجره زنجیر

گاهی چو عشق بغضی گلو گیر می شوم

سر می کشم ز سینه فراگیر می شوم

یک کولی اسیر به بوی رها شدن

تصویر سرخ سینه ی شمشیر می شوم

گل می کند تمام تنم روبروی مرگ

گلواژه ی چکامه ی تقدیر می شود

دستهای منجمد از قحط و التهاب

از حُرم چشم های تو تبخیر می شوم

همزادم ای شراره ی آتش مرا بسوز

وقتی دچار سردی تزویر می شوم

فریاد ها به وسعت بغضم نمی رسد

امشب دوباره حنجره زنجیر می شوم

 

دوستان خوبم این غزل زیبا از یکی از دوستان شاعر شهرمونه

آقای سعید حیدری

 

نگاهی

نگاهی در افق انتظار در لحظه قرمز شدن شقایق بیتاب بود


در آسمان بیکران تاریکی سو سو میزد ستاره زندگی


برگ_ سبز_ درخت_ نسترن در آغوش گرفت شبنم را


ماه در اوج خود افکند مهتابش را بر روی شبنم تازه


و من انعکاس نور ماه در دل شبنم را در قلبم جذب کردم
   

 

این شعر سپید از یکی از دوستان من .  

یه خورده دلتنگی

سلام بچه ها

حالتون خوبه  چه خوب واسه اینیکه حال من اصلا خوب نیست

واسه این که یکی از دوستانم قراره که امشب بیاد اما هنوز ......نمی دونم چی می خواد بشه

خیلی دلم تنگ شده واسش اگه نبینمش حالم خراب تر می شه بچه ها واسم دعا کنید که بتونم ببینمش