حرفهای نگفته...

احساس.شور.شعر

حرفهای نگفته...

احساس.شور.شعر

اما به او من واقعا

 

او به من میلی نداشت اما به او من واقعا...

مرد خودرا زیر پا له کرد ایضأ واقعا...

روزگار رفتنی میخواست نابودم کند

نفس سرکش، سرنوشتم، رو به رفتن واقعا...

دوست دارم دوستت دارم و خیلی دوست تر...

خواهش نرم نگاهت حس ماندن واقعا...

دیگر اما داشت ساعت بی بهانه بی هدف...

من به او میلی نداشت امابه من زن واقعا