ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
وقتی از کنار آب می نویسم تمام سرنوشت رود شبیه جریان خند ه ای است که لب های نیمه جان تو را می دود وقتی آب های سراشیب تند روزگار،صفحه ی گذشت را ورق می زنند من با عرض ارادت به چشم های بیکران تو عظمت خنده هاشان را می فهمم روزی که از آب گذشتم خس خس چشم هات آتشم زد تا اینکه ستاره ای دنباله دار قلبم را فهمید و از آنروز به بعد حس می کنم نیستم و حس می کنم هستی! چیزی نیست این قاب عکس من است که تو را به روزهای خسته ی بودنم می کشاند. بخند که آب میرود و تبسم ساده ات جریان را به راه می اندازد. بخند تا می توانی بخند
سلام
ما از وبلاگ شما استفاده کردیم
می تونیم تبادل لینک داشته باشیم؟
عالی بود:)
سلام
ما نیز در اندرون صفحه هاتان نطر انداختیم
شاد باش که طلب شما مورد قبول ما افتاد
چشم به راه این همکاری هستیم