حرفهای نگفته...

احساس.شور.شعر

حرفهای نگفته...

احساس.شور.شعر

فاصله

اینجا هزار فاصله اشک است تا خدا
صدها هزار فاصله اشک است تا خدا
هی گریه گریه در غزلم غرق می شود
گویا هزار فاصله اشک است تا خدا

معلول گریه های شب آویز.چشم توست
آیا هزار فاصله اشک است تا خدا؟  
بی فایده ترین غم دنیا غم من است !!!
اما هزار فاصله اشک است تا خدا
فردا اگر که مرگ بی خبر آید سراغ من
دل با هزار فاصله اشک است تا خدا
می بینم آن شبی که تو را سیر دیده ام
تنها هزار فاصله اشک است تا خدا

نظرات 4 + ارسال نظر
ندا سه‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:42 ب.ظ http://daftarezendegi.blogsky.com/

سلام محسن خوبی؟؟؟
شعرت رو خوندم .جالب بود و قابل تامل ولی امیدوارم کسی اسیر این فاصله ها نباشه.و دیگه اینکه.........
گاه گداری پر از تلقین دیروزم، اما یقین دارم که بعد از دو روز فردا هم دیروز خواهد شد ... پس تا دیر نشده همین امروز را آنگونه که دوست میداری بی بازگشت به گذشته زندگی کن ... امروز را دریاب شاید فردایی نباشد
عاشق باش و عاشقانه زندگی کن

سلام اوه واقعا امشب این حرفات التیان بخش دل آزرده ام بود اما مثل خمیشه داغ دلم ....

ندا پنج‌شنبه 19 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 08:43 ب.ظ

سلام خوبی ؟؟؟
کمکم کنید بال های آبی پروازم تا آخر سفر پاک بماند
آخر سفر نزدیک است
منتظرم .فعلا

مریم یکشنبه 29 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:35 ب.ظ http://www.arameshdel.blogfa.com

عشق با روح شقایق زیباست... عشق با حسرت عاشق زیباست... عشق با نبض دقایق زیباست... عشق با زهر حقایق زیباست... عشق با در حسرت دیدار تو بودن زیباست
تو خود یک روح خدائی هستی


ممنونم از اینکه به من سر زدید.

سپیده سه‌شنبه 4 مهر‌ماه سال 1385 ساعت 03:46 ب.ظ

سلام
اگرخداوند شما را به لبه پرتگاهی هدایت کرد، کاملا به او اعتماد کنید. چون یکی از این دو اتفاق خواهد افتاد: او شما را می‌گیرد اگر بیفتید یا اینکه یادتان می‌دهد چگونه پرواز کنید
خیلی زیبا بود
موفق باشید
خدانگهدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد